حوزه فرانکفورت و نقد فرهنگ جدید ( آدورنو ، هورکهایمر)
thesis
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی
- author لیلا گلیار
- adviser علی اصغر مصلح
- Number of pages: First 15 pages
- publication year 1388
abstract
موضوع فرهنگ همواره مورد توجه متفکران زیادی بوده و گروهی از این افراد را متوجه نقد اوضاع جامعه کرده است. "صنعت فرهنگ سازی" اصطلاحی است که از سوی تعدادی از اعضاء موسّسه پژوهش اجتماعی فرانکفورت، در خصوص نقد فرهنگ سرمایه داری آن زمان، وضع شد. این موسسه در سال 1923، به طور رسمی آغاز به کار کرد و از برجسته ترین اعضای آن می توان هورکهایمر ، آدورنو و مارکوزه را نام برد. آن ها معتقد بودند که نظام حاکم به کمک ابزاری مانند رسانه، موسیقی، ورزش یا طالع-بینی که از مهم ترین ارکان "صنعت فرهنگ سازی" هستند، سعی دارد تا مردم را به توده هایی منفعل در برابر سیاست های حاکم تبدیل کند. به گونه ای که امکان هرگونه تفکر انتقادی در جامعه سلب شود. از طرف دیگر نظام سرمایه داری به کمک "صنعت فرهنگ سازی"، سعی دارد تا محصولات فرهنگی و هنری را در حد یک کالا تنزل دهد تا صرفاً برای توزیع و کسب سرمایه تولید شوند. این صنعت به کمک تبلیغات قوی و گسترده، مردم را وادار به خرید محصولاتی می کند که شاید هیچ نیازی به آن نداشته باشند و نتیجه این کار سرازیر شدن سرمایه به سمت صاحبان آن است. این متفکران علاوه بر مقوله فرهنگ، به موضوعاتی چون "نظام سرمایه داری"، "خرد ابزاری" و "فلسفه تحصّلی" نیز نگاه منتقدانه داشتند و در این خصوص نظریه پردازی کرده اند. البته انتقادات مهمی به این افراد وارد است که به نوع عملکرد آنان بازمی گردد. نظریه انتقادی مستلزم کنش انقلابی است. درحالی که هیچ یک از این افراد، به جز مارکوزه نه تنها در هیچ جنبش سیاسی شرکت نکردند بلکه حمایتی نیز از آن به عمل نیاوردند. انتقاد دیگر این است که مکتب فرانکفورت با اندیشه بازنگری در اصول مارکسیسم و برطرف کردن اشتباهات آن شکل گرفت که این امر مستلزم توجهی دقیق به مدارک تاریخی و اقتصادی مربوط به ساختار صور عمده جامعه است.اما این متفکران هیچ گونه اقدام جدّی در این زمینه به عمل نیاوردند.
similar resources
نظریة انتقادی فرانکفورت و نقد فرهنگ جدید
موضوع فرهنگ همواره مورد توجه متفکران زیادی بوده و گروهی از این افراد را متوجه نقد اوضاع جامعه کرده است. "صنعت فرهنگسازی" اصطلاحی است که از سوی تعدادی از اعضاء مؤسّسة پژوهش اجتماعی فرانکفورت، در خصوص نقد فرهنگ سرمایهداری آن زمان، وضع شد. این مؤسسه در سال 1923، بهطور رسمی آغاز به کار کرد و از برجستهترین اعضای آن میتوان هورکهایمر(M. Horkheimer) (1895 -1973)، آدورنو (T. W. Adorno) (1903 - 1969)...
full textاحیای تعلیم و تربیت برای رهایی بخشی انسان با نظر به دیدگاههای هورکهایمر و آدورنو
در دنیای امروز تعلیم و تربیت در تحقق اهداف و نیز تعارض میان اهداف علمی و اخلاقی با چالشهایی روبرو است. رویکرد انتقادی با تمرکز بر وجود انسان و کنشگری وی، میتواند نظام تربیت را در بازگشت به اهداف جامع خویش یاری رساند. نوشتار حاضر با تحلیل ابعاد رویکرد انتقادی، به ردیابی دلالتهای آن در تربیت میپردازد. در گام نخست به منظور بررسی چرخشهای اساسی در رویکرد انتقادی از روش تحلیل زبانی است...
full textنقد نئولیبرالیسم از منظر مکتب فرانکفورت
جهان امروز خصوصاً از نظر حکمرانی اقتصادی قویاً تحت نفوذ اندیشه نئولیبرالیسم قرار دارد و پدیده جهانی شدن هم اساساً با تکیه بر همین مبنای فکری شکل گرفته است. این پدیده از زوایای مختلفی قابل نقد و ارزیابی است. یکی از عمیقترین نقدها بر نئولیبرالیسم را میتوان از طریق مکتب فرانکفورت ارائه دارد. در این راستا، سؤال اصلی مقاله این است که از منظر مکتب فرانکفورت چه مسائلی را میتوان برای سرمایهداری نئولیب...
full textیک متن سترگ فلسفی ـ اجتماعی بازخوانی و نقد کتاب دیالکتیک روشنگری: قطعات فلسفی
چکیده هدف عمدة مقالة حاضر وارسی و ارزیابی نقادانۀ کتاب دیالکتیک روشنگری نوشتة آدورنو و هورکهایمر است. اثر مزبور یکی از متون اصلی جریان فکریِ «نظریة انتقادی» است که با عنوان صوری مکتب فرانکفورت مشهور شده است. نویسندگان کتاب، بهواقع، از پیشکسوتان نظریۀ انتقادیاند و در معماری این جرگۀ فکری و طرح مفاهیم محوری آن جایگاه برجستهای دارند. آدورنو و هورکهایمر دیالکتیک روشنگری (پارادایم فکری و جهان...
full textنقد و تحلیل افکار و آثار نیما یوشیج با تکیه بر آرای بنیامین، آدورنو، مارکوزه (سرآمدان مکتب فرانکفورت)
این پژوهش، با تقسیم بندی تحولات فکری نیما بر مبنای آثار منثورش (نامه ها، یادداشت های روزانه، مقالات و سخنان پراکنده اش) و تطبیق آن بر اشعارش، دوره ای را به عنوان دوران پختگی فکری و شعری او معرفی می کند (از 1316 به بعد) و ضمن تدوین نظریه ی منسجم شعری او در این دوره، بر پایه ی همین نظریه اساس و مبنا و عمده ی نوآوری او در شعر را، درآمیختن ذهنیت با عینیت یا دیالکتیک ذهن و عین می داند. در همین راستا...
15 صفحه اولMy Resources
document type: thesis
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023